برادرزاده ام از مهد اومده میگه: شعر برات بخونم؟ میگم : بخون عزیزم! شروع کرده : دخترای لاله زار خوشگلاشون، تیغ می کشن به پر و پاهاشون، آدم میمیره براشون! آدم میمیره براشون! میگم : اینو کی بهت یاد داده؟ میگه : خانم کرمی (مربیشون) نیومده بود امروز، آقا نادر (راننده) باهامون کار کرد ..!
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۱۲/۲۱ ساعت ۲:۵۶ ق.ظ توسط سعید
|
رفیق پسر: اوه اوه شاسکول چت شد؟ خاک بر سرت آبرومونو بردی الاغ، پاشو گمشو! (شپلخخخخخ "صدای پس گردنی") یک رهگذر: چیزی مصرف کردی؟یکم کمتر میزدی خب! یک خانوم جوان رهگذر: ایییییش پسر دست و پا چلفتیِ خنگ! ________________
دختر در حال راه رفتن... دوفففففففسک (زمین خوردن به دلیل نقص فنی در قسمت پاشنه کفش)
رفیق دختر: آخ جیگرم خوبی؟ فدات شم! الهی بمیرم! چی شدی تو یهو؟ وااااااااااای... یک رهگذر: دخترم خوبی؟ فشارت افتاده؟ میخوای برسونمت دکتری جایی؟ یک پسر جوان رهگذر: ای وای خانوم حالتون خوبه؟ دستتونو بدین به من! من ماشینم همینجا پارکه یه لحظه وایسین،با این وضع که دیگه نمیتونین پیاده برین
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۱۲/۰۵ ساعت ۲:۱۰ ق.ظ توسط سعید
|
سلام این وبلاگ ضد دختره ميخوام فقط واقعيت رو بنويسم اگه اشتباه گفتم هرچي ميخواين بگين اگه خواستین منو لینک کنید با نام " کل کل دختر پسرا " ×××××××××× من اسمم سعید و مجردم. متولد 10/01/... سالش بمونه و در حال حاضر اونور آبهای خلیج فارس زندگی میکنم ... و با همه دخترا درگیرم. اگه خواستین مطالب های قبلی رو ببینین به قسمت " نوشته های پیشین" برید ( سمت چپ وبلاگ )